ز غوغای جهان فارغ چرایید؟
والدینی كه كودكانشان را به آغوش كرونا می سپارند
آقای هویج: قم متاسفانه باتوجه به مسدود شدن پارك های بازی هنوز هم پدران و مادرانی هستند كه بی توجه به این شرایط فرزندان خودرا در این بوستان ها رها كرده اند.
كرونا با خود حوادث و كم و زیاد به همراه داشت و بسیاری را نیز به كام مرگ كشاند و جای بسیار از دلخوشی های ساده و بی آلایشی را در این روزها به حسرت های بزرگ داد. یكی از این حسرت ها بازی شاد كودكان در آغوش آرام بوستان های شهری بود. همین بوستان هایی كه بدون خرج و استرسی كودكان را در دل خود جای داد و پدران و مادران را با خیالی امن به تماشای قد كشیدن فرزندانشان نشاند.
این روزها دیگر این وسوسه بیشتر به جان كودكان می افتد كه از خانه خارج شوند و تنی به اسباب بوستان بزنند و تفریحی كنند. دوچرخه های خودرا روی موزاییك برجسته پارك ها بیندازند و با هم مسابقه بدهند. كوچك تر ها هم دلشان برای كل كل های نوبت تاب سواری تنگ شده است. كل كل هایی كه موجب شد بسیاری از دوستی ها شكل بگیرد و بسیاری از دوستی ها هم از بین برود.
به هرحال روزگار چنین حالی برای ما رقم زده است و جهان هم بی تاب بركشیدن پرده ای از این تئاتر غمباد زده و رقت آور است. به هر حال باید این صحنه را هم دید و تاب آورد تا اختتام خوش صحنه گردان بر این صفحه را به چشم ببینیم و امیدوار باشیم كه همین دلخوشی های ساده باردیگر ما را میهمان خود كند.
نمی دانیم ترامپ راست می گوید یا چینی ها، یا بهداشت جهانی؟! عده ای می گویند از روز اول به ما در باره این ویروس منحوس دروغ گفته شد. گفته شد كه این ویروس دموكرات با فقر و غنای شما كار ندارد ولی با یك چیز كار دارد و به سراغ همه می رود جز كودكان و كودكان را از هر گزندی مصون پنداشتند و پنداشتیم. تنها گفتند كه ممكنست ناقل باشند. بنا بر این كودكان هم پای ما در خانه ماندند و قرنطینه الزامی را مثل ما تجربه كردند.
روزهای قرنطینه با هزاران سختی و مشكل می گذشت و خبر مرگ این همسایه و آن فامیل دور و نزدیك از چپ و راست ما را بر آن می داشت كه بیشتر به خود و دیگران بیندیشیم و خانه نشینی را به پارك نشینی و تفریح ترجیح دهیم. حتی خانه نشینی را به سیزده بدر هم ترجیح دادیم و آش رشته سیزده را در خانه بار گذاشتیم و بار انتقال و دریافت ویروس را روی دوش دیگران نینداختیم.
اما همان گونه كه آن 200 هزار نفر در روزهای عید بدون توجه به میلیون ها پیام ریز و درشت تلوزیون و شبكه های اجتماعی و اطبا و مسئولان و وزارت بهداشت و سازمان بهداشت جهانی و... باك بنزین ماشین خودرا پر كردند و «زغوغای جهان فارغ» در جاده ها روان شدند، در دل این شهر هم بودند و هستند كسانی كه متمدنانه تر رفتار كردند و از شهر بیرون نزدند ولی در همین شهر فرزندانشان را با این خیال خوش كه كرونا نمی گیرند به دل بوستان هایی كه از ترس كرونا تعطیل شدند؛ فرستادند و می فرستند.
این روزها هنوز كودكان بسیاری را می بینیم كه از نوار پلاستیكی سبز پارك ها عبور كرده و به فرض خودشان با زرنگی و پیچاندن مامور شهرداری خودرا به تاب و سرسره ها رساندند. همین چند روز پیش بود كه آمار رسید بیش از 20 كودك كرونا گرفته اند و در بیمارستان های قم بستری اند. همین چند روز پیش بود كه خبر فوت جانكاه آن كودك سه ساله شمالی بر اثر كرونا دل همه را كباب كرد، اما بازهم انسانیم و فراموشكار. انسان هستیم و بی ترس از مكافاتی كه از عمل امروز ما از دل خاك بیرون می زند.
از طرفی دل انسان برای این كودكانی كه دلشان به همین یك تاب و سرسره خوش شده می سوزد و از سویی هم فكر سرفه های خشك و پرپر زدنشان روی تخت بیمارستان دل گرگ بیابان را هم به درد می آورد،. ولی این وسط بازهم پدر و مادرهایی كه كل دركشان از مسئولیت زندگی و بچه داری، نان آوردن بر سر سفره بچه ها است و دیگر هیچ، فرزندان خود را هم با همین فكرها به دل مرگ می كشانند. وقتی حال ندارند كه به یك بازی ساده با چوب و كاغذ و انگشت دست هایشان فكر كنند آنها را به دل پارك هایی می برند كه نمی دانند از پس همین سرسره ها چه ویروس هایی بالا و پایین می روند.
فقط و فقط باید امید داشت كه این روزها بگذرد و خود این ویروس بزرگواری كند و خودش همین جوری كه آمد، برود وگرنه به این دوستان عزیز هیچ امیدی نداریم.
منبع: آقای هویج
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب